آیه 6 سوره زخرف
<<5 | آیه 6 سوره زخرف | 7>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چقدر پیمبرانی در اقوام پیشین (برای هدایت خلق) فرستادیم.
و چه بسیار پیامبرانی که در میان پیشینیان [که مردمی اسراف کار بودند] فرستادیم [و به سبب اسرافشان از فرستادن پیامبر دریغ نکردیم؛]
و چه بسا پيامبرانى كه در [ميان] گذشتگان روانه كرديم.
به ميان پيشينيان پيامبران بسيارى فرستاديم.
چه بسیار پیامبرانی که (برای هدایت) در میان اقوام پیشین فرستادیم؛
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«کَمْ»: فراوان. چه زیاد. مفعول به (أَرْسَلْنا) است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ «5»
آيا به خاطر آنكه شما گروهى اسرافكاريد ما ذكر (قرآن) را از شما بازگردانيم.
وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ «6»
و چه بسيار پيامبرى كه در ميان پيشينيان فرستاديم.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 436
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7»
و هيچ پيامبرى به سراغشان نمىآمد مگر آنكه او را مسخره مىكردند.
فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ «8»
پس ما كسانى را كه از نظر قدرت سختتر از اين اسرافكاران بودند هلاك كرديم و سرنوشت پيشينيان تكرار شد.
نکته ها
«صفح» به معناى روى گرداندن است و «بطش» به معناى گرفتن همراه با قدرت و شدّت.
در فرهنگ قرآن، اسراف به هر كارى كه موجب به هدر رفتن نعمتهاى الهى گردد گفته مىشود. لذا در اين آيات، افراد بى اعتنا به كتاب آسمانى، مسرف خوانده شدهاند.
پیام ها
1- وجود چند مزاحم نبايد مانع ارائه خير شود. أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ ...
2- قرآن وسيلهى بيدارى است. «الذِّكْرَ»
3- بى اعتنايى به تذكّرات الهى، نمونهاى از اسراف است. «كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ»
4- فرستادن انبيا يكى از سنّتهاى الهى است. كَمْ أَرْسَلْنا ... فِي الْأَوَّلِينَ
5- همه انبيا گرفتار استهزاى مخالفان بودند و هر پيامبرى، بايد از وضع پيامبران قبلى آگاه باشد تا به خاطر استهزاى گروهى دست از كار خود برندارند. «ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
6- انبيا به سراغ مردم مىرفتند. «يَأْتِيهِمْ»
7- آشنايى با مشكلات ديگران سبب تسلّى دل و نوعى آمادگى روحى است. ما يَأْتِيهِمْ ... إِلَّا ... يَسْتَهْزِؤُنَ
8- استهزا، شيوهى دائمى مخالفان انبيا بوده است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
9- ابتدا اتمام حجّت، سپس مجازاتِ معاندان. يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍ ... فَأَهْلَكْنا ...
جلد 8 - صفحه 437
10- استهزاى مردان خدا، سبب هلاكت و نابودى است. «يَسْتَهْزِؤُنَ فَأَهْلَكْنا»
11- از افراد لايقى كه براى مأموريّتى اعزام مىكنيد، حمايت كنيد. «يَسْتَهْزِؤُنَ- فَأَهْلَكْنا»
12- هيبت ابرقدرتها را بشكنيد. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»
13- قدرت مردم مانع قهر الهى نيست. «فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً»
14- تاريخ و حوادث آن قانونمند و داراى سنّت و اصول مخصوص به خود است. «مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ «6»
«1» نهج البلاغه فيض الاسلام، خطبه 109، صفحه 339.
جلد 11 - صفحه 454
پس براى تسليت خاطر حضرت پيغمبر از استهزاى قوم فرمايد:
وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍ: و چه بسيار فرستاديم از جنس پيغمبران، فِي الْأَوَّلِينَ: در ميان پيشينيان كه مشرك و مسرف بودند از حدود و عناد و لجاج داشتند، با وجود بر اين اصرار و عناد و انكار آنها مانع نشد از ارسال رسل و انزال كتب بلكه به جهت الزام حجت بر ايشان مكرر پيغمبر فرستاديم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ «6» وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «7» فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ «8» وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ «9» الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ «10»
ترجمه
و چه بسيار فرستاديم پيغمبرى در پيشينيان
و نمىآمد آنها را هيچ پيغمبرى مگر آنكه بودند كه باو استهزاء ميكردند
پس هلاك كرديم سختترين آنها را در دليرى نمودن و گذشت داستان پيشينيان
و هر آينه اگر بپرسى از آنها كه چه كس آفريد آسمانها و زمين را البتّه خواهند گفت آفريد آنها را خداوند ارجمند دانا
آنكه قرار داد براى شما زمين را بسترى و قرار داد براى شما راههائى باشد كه شما هدايت شويد.
تفسير
خداوند متعال براى تسليت خاطر حبيب خود فرموده چه بسيار از انبياء عظام را كه ما براى ارشاد و هدايت امم ماضيه و اقوام سابقه ارسال و اعزام نموديم و هيچ پيغمبرى نزد قومى نيامد مگر آنكه مورد استهزاء آنها واقع شد پس شجاع و دلير و سختگيرترين آنها را با اتباع و انصارش بروز سياه و هلاكت ابدى انداختيم و قصص و حكايات آنها را مفصّلا در قرآن براى تو نقل نموديم اينك هم با كفّار قريش اين قوم مسرف متجاوز متجاسر تو همان معامله را خواهيم نمود و عجب در آنستكه اگر از آنها بپرسى چه كس آفريد آسمانهاى باين عظمت و زمين با اين وسعت را ميگويند خلق فرمود آنها را خداوند ارجمند تواناى دانا و اقرار بعزّت و قدرت و علم و دانش او مينمايند ولى بتهاى ناچيز ناتوان نافهم را ميپرستند و منكر قدرت خدا بر زنده نمودن مردمان ميشوند آن خداوندى كه زمين را مهد آرامش و پرورش شما قرار داد و براى هدايت شما بمقاصد خودتان در سفرها راههاى متعددى در كوه و دشت و صحرا و دريا مقرّر فرمود تا بقدرت واسعه حقّ پى بريد و بعلم و حكمت او هدايت شويد و از جمال مصنوع بجلال صانع واقف گرديد و بنابر اين مقصود از هدايت ميشود بمقصد باشد ميشود بمقصود و هو اعلم.
جلد 4 صفحه 595
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كَم أَرسَلنا مِن نَبِيٍّ فِي الأَوَّلِينَ «6»
و چه بسيار فرستاديم از انبياء در امم ماضيه.
که معروف صد و بيست و چهار هزار بودند که يك قسمت آنها را خداوند در قرآن مجيد بيان فرموده و يك قسمت زيادي از آنها را ذكر نفرموده چنانچه ميفرمايد وَ لَقَد أَرسَلنا رُسُلًا مِن قَبلِكَ مِنهُم مَن قَصَصنا عَلَيكَ وَ مِنهُم مَن لَم نَقصُص عَلَيكَ- مؤمن آيه 78.
سؤال: چرا حالت اينها را بيان فرموده و ديگران را بيان نكرده.
جواب: اينکه مقدار که بيان فرموده كافي بر اتمام حجت و تنبه بوده و ما زاد بر اينکه فائده نداشته بعلاوه بقيه انبياء تابع اينکه مذكورين بودند از پس از آدم تا زمان نوح تابع آدم بودند و هكذا و بعلاوه اگر خداوند ميخواست شرح حال هر يك يك آنها را بيان كند بقول مولوي «مثنوي هفتاد من كاغذ شود» از فصاحت و بلاغت خارج ميشود و ملالت ميآورد لذا بطور خلاصه ميفرمايد:
وَ كَم أَرسَلنا مِن نَبِيٍّ فِي الأَوَّلِينَ بعلاوه بسياري از انبياء مأمور به دعوت نبودند و مقام رسالت نداشتند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- سپس به عنوان شاهد و گواه بر آنچه گفته شد، و هم تسلّی و دلداری پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و در ضمن تهدیدی برای منکران لجوج، در عبارتی کوتاه و محکم میفرماید: «چه بسیار از پیامبران را که برای هدایت در میان اقوام پیشین فرستادیم» (وَ کَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم